...
وقتي سرت به سنگ نمي خورد چگونه پشيماني را احساس كني؟
ماههاست در انتظار شكستي هستم كه از آن پلي براي موفقيت بسازم ...!!
۱۳۸۷ شهریور ۲۶, سهشنبه
۱۳۸۷ شهریور ۲۵, دوشنبه
01
حس عجيبي دارم
هنگامي كه با شتابي باور نكردني به سوي هيچ در حركتم!!!
حسي مانند ... مانند تمام روزهاي بي تو بودن
هنگامي كه با شتابي باور نكردني به سوي هيچ در حركتم!!!
حسي مانند ... مانند تمام روزهاي بي تو بودن
۱۳۸۷ شهریور ۱۸, دوشنبه
۱۳۸۷ شهریور ۱۳, چهارشنبه
I
چقدر سخت است .... باور مي كنم آنچه كه باور ندارم!
و شتابان به سوي آن چيزي قدم مي گذارم كه به اندازه كابوس هاي دوران كودكيم از آن هراسانم!!
نمي دانم تا كي بايد ندانم كاري هاي خودم را به پاي سرنوشت بنويسم؟
و ع ش ق را قرباني چشمان معصوم تو كنم
و باز هم اين سرنوشت لعنتي مرا به سوي تو رهسپار مي كند...
و شتابان به سوي آن چيزي قدم مي گذارم كه به اندازه كابوس هاي دوران كودكيم از آن هراسانم!!
نمي دانم تا كي بايد ندانم كاري هاي خودم را به پاي سرنوشت بنويسم؟
و ع ش ق را قرباني چشمان معصوم تو كنم
و باز هم اين سرنوشت لعنتي مرا به سوي تو رهسپار مي كند...
۱۳۸۷ شهریور ۱۱, دوشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)